این مطالعه درک تجربه زنده پوشیدن لباس بیمارستانی دخترانه را برای افرادی که با یک بیماری مزمن سلامت (بیماری مادرزادی قلبی) و بدون آن زندگی می کنند، بیشتر می کند.
پوشیدن لباس بیمارستانی (معمولاً لباس بیمارستان) با تجسم نمادین نقش «بیمار»، واگذاری کنترل به متخصصان پزشکی و آسیبپذیری عاطفی و فیزیکی برای افرادی که با یک بیماری مزمن زندگی میکنند همراه بود.
یافتههای یک نمونه وسیعتر، که از جمعیت عمومی جمعآوری شده است، نشان میدهد که لباسهای بیمارستانی اغلب علیرغم فقدان نیاز پزشکی استفاده میشود که اغلب باعث میشود بیماران احساس در معرض، خودآگاهی، آسیبپذیری، ناراحتی، سردی، خجالت و ناتوانی کنند.
این یافته ها برای افراد مبتلا به بیماری های طولانی مدت و زنان تشدید می شود.
با هم، این مطالعات نشان می دهد که طراحی فعلی لباس بیمارستان برای هدف مناسب نیست و تأثیر منفی بر رفاه بیمار دارد.
عمل پزشکی معاصر شامل یک رویکرد شخص محور است که کرامت و حریم خصوصی سنگ بنای مراقبت از بیمار است.
با این حال، زمانی که بیماران ملزم به درآوردن لباس های خود و پوشیدن لباس های بیمارستانی برای اقدامات و درمان های پزشکی هستند، این اصول به طور بالقوه به چالش کشیده می شوند.
تأثیر پوشیدن لباس بیمارستانی در تحقیقات روانشناختی معاصر کمتر مورد توجه قرار گرفته است، علیرغم مطالعاتی که گزارش میدهند لباس پوشیدن نوعی ابراز وجود است.
در حالی که لباس می تواند پوشنده را توانمند کند، همچنین می تواند باعث ناراحتی روانی، احساس ناتوانی و کاهش عزت نفس شود.
فراتر از عنصر محافظ آشکار لباس، به عنوان یک ارتباط دهنده فرهنگی در زندگی روزمره با بیان موقعیت اجتماعی، جنسیت، شغل، مذهب، شخصیت و فردیت که در ساخت هویت اجتماعی مشارکت دارد، عمل می کند.
با وجود این، مطالعات کمی تأثیر لباس بیمارستانی را بر سلامت روانی و بهزیستی در نظر گرفته است.
از میان معدود مطالعاتی که وجود دارد، یکی در 5 بیمارستان آموزشی در کانادا انجام شده است که از پزشکان خواسته شده است تا در نظر بگیرند که آیا در صورت درخواست، با پوشیدن لباس های پایین تنه بیمار موافقت می کنند یا خیر.
آنها دریافتند که از 127 بیمار شرکتکننده در این مطالعه، تنها 14 نفر از لباسهای پایینتنه استفاده میکردند، علیرغم این واقعیت که 57 بیمار واجد شرایط این کار بودند.